سیلور

با سلام امید وارم لذت ببرید

سیلور

با سلام امید وارم لذت ببرید

Metal Gear Solid: Rising

 

Metal Gear Solid قطعا یکی از بهترین سری بازی های تاریخ است. عنوانی که هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) با آن سبک مخفی کاری و نظامی را ارتقاء داد و بجای تعریف یک داستان احمقانه در مورد جنگ، به نقد آن و بررسی سیاست روز جهان و البته سیاست های غلط آمریکا پرداخته است. در E3 پارسال، کوجیما با حضور در کنفرانس Microsoft همه را سورپرایز کرد و Metal Gear Solid: Rising را برای Xbox 360 تایید کرد. در حالی که همه در شوک این خبر بودند، معلوم شد این نسخه در حقیقت دیگر مخفی کاری نیست و حتی اسنیک (Snake) هم در آن نقشی ندارد و بازی کاملا به شخصیت رایدن (Raiden) می پردازد. جدا از این که نمی توان این بازی را یک Metal Gear نام برد، ولی باز هم در E3 امسال نمایش خیلی خوبی از آن دیدیم. کوجیما به شخصه هیچ نقش خاصی در Rising ندارد، ولی تیم او به خوبی توانسته اند از الهام گرفتن از عناوینی مثل Ninja Gaiden و کمی خلاقیت، یک بازی سرگرم کننده و البته خشن بسازند. در دموی E3 یک سرباز پیشرفته را که در Guns of the Patriots هم بودند را مشاهده می کنیم که در جستجوی کسی اسلحه به دست حرکت می کند. ناگهان از بالای سر صدایی را می شنود و شروع به تیراندازی می کند، ولی دیگر دیر شده، چون رایدن او را با شمشیر قدرتمند خود به چهار قسمت تقسیم می کند و ستون فقرات او را در می آورد.
 
 
پس از آن، صحنه های خیره کننده ای از گیم پلی پخش می شوند که همه چیز را می توانید با شمشیر رایدن نصف کنید. حرکات او خیلی سریع است و به راحتی می توانید با شمشیر برنده خود در مقابل لشکری از سربازان تا دندان مجهز به اسلحه ایستادگی کنید. می توانید با بریدن ستون های یک ساختمان آنجا را بر سر سربازان زیر آن خراب کنید و یا یک کامیون را از وسط نصف کنید. می توانید بازی را صحنه آهسته کنید و با دقت جهتی را که می خواهید ببرید، انتخاب کنید. مثلا مشخص کنید دشمن را به طور افقی یا عمودی نصف کنید و یا انتخاب کنید که بازوها و یا دست آن ها را ببرید و باران خون را مشاهده کنید. اما خصوصیات رایدن چیست؟ او یک سرباز و یا به قولی سلاح Bionic است که تماما از خون سفید و رشته های نانومتریک ساخته شده است. اولین حضور رایدن در MGS 2: Sons of Liberty بود که به عنوان یک سرباز تعلیم دیده تازه کار وارد یک ماموریت سری شده بود. اما در نسخه 4 بیشتر خوی یک ربات و غیر انسانی گرفته بود که در پایان Guns of the Patriots بیشتر شبیه به یک انسان می شود و حتی عشق را درک می کند. در Rising به مخاطبان چگونگی تغییر سیستم فیزیکی و جسمانی رایدن توضیح داده می شود. گرافیک Rising خیلی خوب است و با همان موتور Guns of the Patriots ساخته شده، ولی به وضوح معلوم است که گرافیک آن از نسخه 4 پایین تر است.
 
 
طراحی محیط ها کم جزئیات تر از GOTP است، ولی باز هم خیلی عالی طراحی شده است. انیمیشن های روان، فریم ثابت و رنگ آمیزی متنوع از خصوصیات گرافیکی Rising هستند. فیزیک بازی قوی ترین بخش آن است و مسلما کل بازی به آن بستگی دارد. تمام محیط و اشیاء قابل برش هستند و ذرات و خرده های ساختمان ها خیلی خوب و زیاد هستند. در کل Metal Gear Solid: Rising بازی جالب و نو آوری به نظر می رسد که اصلا شبیه به MGSهای سابق نیست، ولی نمایش خوبی را در کنفرانس Microsoft از ساخته جدید Kojima Productions مشاهده کردیم.

معرفی Bio Shock: Infinite

باور بکنید یا نه، BioShock Infinite یک ادامه برای BioShock اصلی است. سخت می توان باور کرد از دریچه های زیر آب Rapture خارج شویم و به آسمان ها برویم. BioShock Infinite ما را به گذشته و بالای دنیای BioShock می برد، به دنیایی خیلی متفاوت که در سال 1912 اتفاق می افتد و شهر میزبان آن، جایی نیست جز کولومبیا، یک مدینه فاضله سوخته. اما بر خلاف گذشته این شهر در میان ابرها شناور است. شهری که بیشتر شبیه به یک جزیره است و با موتورهای قوی و بالون های بزرگ روی آسمان معلق مانده و دقیقا شبیه به زمین است و حتی درخت هم دارد. خطوط ارتباطی این شهر که Sky Line نام دارد، همانند دنیای Ratchet & Clank در همه جا پیچ خورده است. داستان این شماره خیلی جذاب تر و تخیلی تر است و بیشتر یک داستان شخصی است. دنیای جدید مثل Rapture نیست و رنگ و بوی متفاوتی دارد، اما هنوز هم حسی آشنا در آن جریان دارد. کولومبیا بسیار بزرگ است و تمام اطراف شما را اشغال کرده است. مردم این شهر بسیار عجیب هستند و قدرت های قوی ای دارند. پوسترهای زیادی در بازی وجود دارند که در مورد این شهر صحبت می کنند. آهنگ های بازی همانند قبل حس اسرار آمیز و ماجراجویی را به ما القاء می کند. همین حس های آشنا است که Infinite را در چشم بسیاری یک BioShock حقیقی جلوه می کند.
 
 
جدا از این، سازنده بازی Irrational Games (سازنده BioShock 1) است که تحت نظر آقای کن لوین (Ken Levine) نابغه ساخته می شود. کن لوین در یکی از اتاق های ساختمان هتل پلازا در نیویورک روی سن می رود و در مورد تاریخ آمریکا و بازی حرف می زند و تریلر بازی را نشان می دهد. بعد از نمایش تریلر، لوین توضیح می دهد که کولومبیا در طی یک برهه تاریخی ساخته شده و مثل Rapture مخفی نیست و در ابتدا با نام The Apollo Project of 1900 شناخته شده بوده. این طور که به نظر می رسد، شهر شباهت هایی هم به Boston شهری که Irrational در آن واقع است، دارد. بر خلاف بیشتر بازی های Irrational این بار شخصیت اصلی اسم دارد و خیلی خوب پرداخته شده است. او یک کاراگاه است و به خوبی نبردهای تن به تن و کار با اسلحه را بلد است و نام او بوکر دوییت (Booker DeWitt) است. او برای پیدا کردن زنی گمشده به نام الیزابت (Elizabeth) به کولومبیا فرستاده می شود. این زن قدرت های عجیب و جادویی دارد، دوییت در ادامه به راحتی او را پیدا می کند و این در حالی است که کولومبیا در حال فروپاشی است و آن ها حالا باید با همیاری هم از این شهر فرار کنند. الیزابت توسط هوش مصنوعی (AI) کنترل می شود و شما توانایی کنترل او را در بخش Co-Op ندارید. لوین سپس یک دمو از گیم پلی بازی نشان می دهد و باید گفت که بازی یک شاهکار به تمام معنی است.
 
 
هنوز هم قدرت های جادویی قبل به شکلی دیگر در بازی وجود دارند. طراحی هنری بازی بسیار زیبا است و بازی به طور کلی با یک موتور جدید ساخته شده و جزئیات خیلی بالایی دارد و باید گفت BioShock Infinite یک شاهکار گرافیکی است. رنگ بندی ها به شدت زیبا و شاد هستند. نمی توان آن را کارتونی بلکه افسانه ای و رویایی نامید. شهر پر از جزئیات است و همانند BioShock شهر به زیبایی و با تصاویر معرفی می شود. ما جورج واشینگتون (George Washington) را در حالی می بینیم که Liberty Bell را در دست گرفته و در جمله ای جالب می گوید "این وظیفه ما است که شما را در برابر اکثریت نجات دهیم". با نگاهی به وضع شهر می بینیم که لوین با این جمله کنایه ای به وضع خراب سیاست های زمانه اشاره کرده است. دوییت وارد خیابان Cobbled می شود و یک اسب مکانیکی شکسته و تکه های روزنامه ای که Anarchists Loose نام دارند را روی زمین می بینیم. در انتهای خیابان یک کلیسای پرنده را که روی هوا معلق است می بینیم و برج های بلند و ساعت های بزرگ را هم مشاهده می کنیم. در اسپیکری در اطراف این جمله ها شنیده می شود: "آن ها اسلحه شما را خواهند گرفت، همسر شما را خواهند گرفت، آن ها کار شما را می گیرند، آن ها زندگیتان را می گیرند". دوییت یک اسلحه Sniper بر می دارد که یک دوربین برنزی روی آن سوار است.
 
 
مردی در جلوتر نشسته و ناگهان چشمهایش قرمز می شود و با نیروهای ذهنی خود به دوییت حمله می کند. کلاغ های زیادی در فضا هستند و به فرمان مرد به ما حمله می کنند. تمام نبردهای بازی به طور اتفاقی رخ می دهند و شما نمی توانید بدانید که کجای کولومبیا چه افرادی منتظر شکارتان هستند. دشمنان اجسام زیادی را از محیط به سمت شما پرتاب می کنند و با توجه به قدرت جادویی خود می توانید این اجسام را روی هوا متوقف کرده و به سمت خودشان بازگردانید. دشمنان با قلاب های مخصوصی توسط خطوط Sky Line به اطراف شهر می روند. این خطوط در ابتدا برای حمل و نقل بار بوده که این روزها مردم شهر به سرعت با آن به اطراف سفر می کنند. با توجه به قدرت جادویی خود می توانید اسلحه در دست دشمن را گرفته و به سمت خود بیاورید و یا اینکه قلاب آن ها را در حین عبور از Sky Line گرفته و سقوط آن ها را مشاهده کنید. وقتی به الیزابت ملحق می شوید، بازی زیباتر هم می شود. او چشم های درشت و موی تیره دارد و در حالی که تعداد دشمنان زیادتر می شود، الیزابت به کمک شما آمده و ابرهای طوفان زا و بارانی را بر سر دشمنان می آورد.
 
 
الیزابت در تمام مراحل می تواند به شما کمک کند، اما این کار اجباری نیست و حتی می توانید بدون او بازی را دنبال کنید. ساختار قدرت های بازی شبیه به نسخه اول کار شده، ولی ما فعلا چیزی راجع به Adam نشنیده ایم، ولی قدرت های الیزابت و دوییت که با اجسام محیط کارهای جالب می کند، مسلما جای Adam را می گیرید. در بازی موجوداتی عجیب شبیه به مخلوقات دکتر فرنکشتاین وجود دارند که جای Big Daddyها را گرفته اند. سر آن ها شبیه به انسان است، ولی قلب آن ها درون یک محفظه شیشه ای در سینه محفوظ شده است. در کل BioShock Infinite مثل یک شوک واقعی بود و باید به Irrational Games و کن لوین به خاطر چنین شاهکاری تبریک گفت. بازی در سال 2012 برای Xbox 360 ،PS3 و PC عرضه خواهد شد.

Batman: Arkham City نقد

نقد و بررسی بازی Batman: Arkham City 
سبک: Action/Adventure/Fantasy
سازنده: Rocksteady Studios
ناشر: Warner Bros. Interactive Entertainment
پلتفرم: PS3 , XBox360 , PC
.............................................................................................
شاید این گفته Rocksteady که Arkham City خیلی بزرگتر از جزیره Arkham Asylum است به ظاهر ساده بیاید، ولی با همین تغییر بسیاری از مسائل دیگر هم تغییر می کند. Batman: Arkham City مسلماً یک بازی عظیم است، با هم به دنیای بتمن می رویم که بار دیگر سعی دارد دشمن دیوانه خود یعنی جوکر (The Joker) را دستگیر کند. دموی بازی، بتمن را بر فراز یک پشت بام نشان می دهد که یک دادگاه را در Arkham City دید می زند، اینجا منطقه ای است که با دیوارهای بلند از شهر گاتام (Gotham) جدا شده است. زندانبان جدید اینجا دکتر هوگو استرنج (Dr. Hugo Strange) است و گاردهای قوی او به هر کسی که قصد فرار از زندان را داشته باشد، شلیک می کنند. با هک کردن سیستم ارتباطی استرنج و کمک آلفرد (Alfred)، بتمن متوجه می شود که Two Face (او سابقاً تحت نام هاروی دنت (Harvey Dent) وکیل بوده است) Catwoman را در زیر دادگاه دستگیر کرده است. ظاهر خارجی دادگاه همانند چهره صاحبش است، یعنی یک طرف آن کاملا نو و سمت دیگر آن تخریب شده است. قبل از رفتن به خرابه ها، ما با یکی از روش های حرکت بتمن در اطراف Arkham City روبرو می شویم. شما با پرش از پشت بام ها یا مکان هایی با ارتفاع زیاد، می توانید به سمت پایین پرواز کنید و یا به سمت بالا هم بروید. اگر روی زمین هستید، می توانید با قلاب خود بالای یک ساختمان را بگیرید و دوباره به سمت بالا بروید.
http://image.gamespotcdn.net/gamespot/images/2010/283/981374_20101011_640screen002.jpg
نکته جالب اینجاست که می توانید با استفاده از Detective Vision شهر را آنالیز کنید و متوجه شوید کجا جرمی در حال رخ دادن است و به آن مکان رفته و با اوباش مبارزه کنید. در دمو، بتمن به داخل دادگاه می رود و تعدادی از گردن کلفت های جلوی در را گوش مالی می دهد. مبارزات خیلی نرم هستند و پشت سر هم مشت های خود را حواله دشمنان می کنید. در ادامه Two Face تعداد بیشتری خلافکار را به سراغ شما می فرستد و قصد دارد با کشتن Catwoman قدرت خود را به شما نشان دهد. او Catwoman را بالای خمره ای بزرگ از اسید آویزان کرده است. تعداد افرادی که شما با آن ها مبارزه می کنید، گروهی کوچک نیستند. وقتی Rocksteady می گوید تعداد آن ها افزایش پیدا کرده، عدد 25 یا 26 را در نظر بگیرید! با استفاده از Detective Vision بتمن متوجه می شود که بیشتر دشمنان خنجر یا لوله به دست دارند. به نظر موقعیت سختی نیست، ولی کمی بالاتر یک تک تیرانداز ایستاده و اگر شوالیه تاریک ما به سمت Two Face برود، به او شلیک می کند. برای شکست او کافی است قبل از هرکاری به بالا رفته و ترتیب او را بدهید. دشمنان از هر چیزی که بتوانند برای مبارزه با بتمن استفاده می کنند. مثلا آن ها می توانند یک صندلی را برداشته و به سمت بتمن پرتاب کنند. در این حین، بتمن هم می تواند آن ها را بگیرد و به سمت دشمن بکوبد. در حین مبارزه Two Face ناگهان به بتمن شلیک می کند و به سمت Catwoman حرکت می کند.
http://image.gamespotcdn.net/gamespot/images/2011/046/981375_20110216_640screen002.jpg
او آماده شلیک است که ناگهان Catwoman فرار می کند و ضربه ای به Two Face می زند. در این موقع Two Face یک اسلحه دیگر از جیب خود در می آورد و سعی می کند به او شلیک کند که بتمن با Grappling Hook خود Catwoman را نجات می دهد. ناگهان لیزری روی صورت Catwoman ظاهر می شود و شخصی قصد دارد او را با اسلحه تک تیراندازی از پای در آورد و او کسی نیست جز جوکر. حال دادگاه به محل اصلی جرم تبدیل شده است. با Detective Vision بتمن، می توانید محل تولید نور اسلحه را ردیابی کنید. او متوجه می شود که نور از داخل برجی که زنگی بزرگ بر سر آن نصب است، می آید که در حقیقت یک کلیسا است. شما می توانید سریعاً به برج بروید و یا در داخل دادگاه مانده و بیشتر تحقیق کنید. با استفاده از Detective Mode متوجه می شویم هنوز یک نفر در سلول پایین دادگاه حضور دارد. از پله ها پایین می رویم و مشاهده می کنیم که Calendar Man پشت بار است. در کنار او Trophyهای Riddler است. باز هم همانند نسخه قبل می توانید Trophy پیدا کنید که این کار حتی سخت تر از قبل هم شده است. وقتی کار بتمن در دادگاه تمام می شود، او به خارج از ساختمان می رود. قبل از این که به برج برویم، با روش دیگری از حمل و نقل بتمن روبرو می شویم. بالای سر، یک هلیکوپتر در حال حرکت است. می توانید قلاب خود را به سمت آن پرت کرده و بر فراز Arkham City پرواز کنید. با استفاده از Detective Vision می توانید به پایین نگاه کنید و ببینید در شهر چه می گذرد و یا Trophyهای Riddler را پیدا کنید.
http://image.gamespotcdn.net/gamespot/images/2011/032/981374_20110202_640screen003.jpg
می توانید مردم بی گناه را نجات دهید که معلوم نیست چطور وارد این شهر شده اند. سرانجام بتمن به داخل کلیسا می رود و با یک سری دشمن مسلح روبرو می شود. بتمن یک حرکت ویژه به نام Beatdown دارد. شما با این حرکت می توانید مشت های قوی بزنید که سپر دفاعی دشمن را در هم می شکند و با استفاده از آن می توانید دشمنان سر سخت تر را شکست دهید. داخل کلیسا با هارلی کوئین (Harley Quinn) روبرو می شوید که به شما حمله می کند. در این صحنه متوجه می شوید که اینبار می توانید بیشتر با شخصیت ها رابطه برقرار کنید و پس از مدتی هارلی فرار می کند. گروهی از دشمنان به سراغ شما می آیند که گروگان هایی هم دارند. آن ها به بتمن می گویند که اگر او کاری کند به گروگان ها شلیک خواهند کرد. می توانید با پرت کردن نارنجک های گازی برای خود زمان بیشتری بگیرید و با قلاب زدن به سمت بالا حمله ای سریع داشته باشید. همین طور که به پایان دمو نزدیک می شویم، بتمن به بالای برج می رسد، ولی جوکر آنجا نیست. به جای او یک تک تیرانداز از راه دور هست که دور آن چند بمب قرار دارد. تا متوجه قضیه می شویم، بتمن یک پیام از جوکر دریافت می کند. بمب شروع به تیک تاک کردن می کند و شما سریع باید به سمت پایین پرواز کنید. نیاز به گفتن نیست که این دموی کوتاه بسیار جذاب بود و به نظر می رسد که Rocksteady نه تنها سعی کرده Arkham City را خیلی زنده نشان دهد، بلکه درک خوبی هم از دنیای بتمن داشته است.
http://image.gamespotcdn.net/gamespot/images/2010/283/981374_20101011_640screen004.jpg

اولین تریلر رسمی the Elder scrolls v skyrim منتشر شد

 

برای دانلود تریلر به ادامه ی مطلب بروید

ادامه مطلب ...

نقد dragon age 2

پلتفرم: PC، Xbox 360و PS3

تهیه کننده: EA

سازنده: BioWare

سبک: نقش‌آفرینی

تاریخ انتشار: 17 اسفند 89

 

«عصر اژدها: ریشه‌ها» بعد از 5 سال انتظار در سال 2009 منتشر شد و توانست نظر مثبت اکثر منتقدان را به دست بیاورد و جوایز متعددی را از آن خود کند. تقریبا 18 ماه بعد از انتشار آن، نسخه دوم‌اش 17 اسفند برای هر سه پلتفرم PC، Xbox 360و PS3 منتشر شد. با توجه به این که هنوز تمام محتوای قابل دانلودی که وعده‌اش را برای «ریشه‌ها» داده بودند منتشر نشده است، باور نمی‌کردیم که اینقدر زود یک دنباله کامل برای این بازی ساخته شود. بعد از کلی کنجکاوی متوجه شدیم که آنها به جای خود باقی هستند و این بازی هم منتشر می‌شود و از آنجا که داستان بازی نسخه دوم در ادامه نسخه ریشه‌هاست، ولی از یک زاویه دیگر به قضیه «دارک اسپان‌ها» نگاه می‌کند، این موضوع منطقی به نظر می‌رسد. یکی از مباحث مهم دیگر در مورد ریشه‌ها انتخاب پلتفرم مناسب بود که در این مطلب قصد داریم در این روزهای پر از بازی‌های سیاهچال‌گونه و دارای اژدها این مورد را برای نسخه پیش رو بررسی کنیم.

Dragon Age 2

همان‌طور که انتظار می‌رفت ریشه‌ها در کامپیوتر، بازی تقریبا سختی بود و استفاده همیشگی از منوی توقف (Pause) و استراتژی‌های گروهی هوشمندانه‌ای را برای مبارزات می‌طلبید. در نسخه xbox360، افت فریم مشهود و پیچیده بودن منوها در مبارزه‌ها از اشکالات اصلی بود. ازاین بحث که بگذریم کاملا مشخص است که نسخه دوم بسیار بهتر از نسخه قبل است، به خصوص روی xbox360 دیگر از افت فریم خبری نیست و کنترل هم کمی ‌راحت‌تر شده است. منوها کلا تغییر کرده مثلا درخت‌واره مهارت از اول طراحی شده است و دیگر به پیچیدگی و خسته‌کنندگی ریشه‌ها نیست. جنگجو، جادوگر و حیله‌گر، کلاس‌های بازی را تشکیل می‌دهند که هرکدام 6 درخت‌واره مهارت دارند، بنابراین حالت‌های زیادی برای شکل دادن به شخصیت‌تان دارید که مثل بازی گذشته ارزش تکرار آن را بسیار بالا می‌برد. مبارزات بسیار سریع شده‌اند، البته اگر نخواهید مدام بازی را متوقف کنید. سنگینی شمشیر جنگجوها را احساس می‌کنید در ضمن وقتی جادوگرها گلوله‌های آتش را از آسمان بر سر دشمنان نازل می‌کنند، افکت‌های بصری فوق‌العاده‌ای را شاهد هستید. به رده سنی باید توجه داشته باشید چون این بازی هم مثل پدر خود از خشونت زیادی برخوردار است و خون در همه جای بازی وجود خواهد داشت. دیالوگ‌ها ساده‌تر شده‌اند و دیگر مجبور نیستید فهرستی بلند بالا از جملات را بخوانید و انتخاب کنید، بلکه بیشتر شبیه بازی اثر جرمی‌عمل خواهید کرد و این موضوع باعث سریع‌تر شدن بازی می‌شود. لحن صحبت‌تان هم کنار جملات مشخص شده است و می‌توانید از هر لحنی که می‌خواهید استفاده کنید. بدیهی است در صورت انتخاب لحن خوب، ارتباط بهتری با دیگران برقرار می‌کنید و در صورت عکس این مطلب، همه از شما متنفر می‌شوند. من شخصا موافق این موضوع نیستم چون براحتی عناصر نقش آفرینی و مواجهه با تبعات تصمیم‌گیری‌ها و صحبت‌هایتان را کمرنگ می‌کند. انتخاب تصمیم‌ها با کنترلرها بسیار سازگار شده است، ولی همچنان در کامپیوتر راحت‌تر است. از تغییراتی که شاید به مذاق PC بازها خوش نیاید این که کاملا نمی‌توانید از زاویه بالا به مبارزات نگاه کنید و در واقع در بازه خاصی محدود هستید. طراح روند بازی، آقای «لازین» این‌طور گفته که این موضوع، اشیا و فضاهای زیادی را می‌طلبید که با محدودیت‌های ما در این بازی سازگار نبود. پس ترجیح دادیم که محیط‌ها کمتر ولی زیباتر به نظر برسد. متوقف کردن و زوم کردن هنوز هم هسته اصلی مبارزه‌ها را تشکیل می‌دهد و در برابر باس فایت‌ها بسیار کارآمد است. البته هنوز هم در انتخاب دستورها محدود به یک دستور هستید و برای این که بتوانید دستور بعدی را صادر کنید مجبورید منتظر اتمام دستور اول باشید ولی همزمان همه گروه را می‌توانید کنترل کنید و با توجه به پیش‌بینی عکس‌العمل‌های دشمنان می‌توانید از حمله یا دفاع استفاده کنید. در این رابطه لازین می‌افزاید که تعداد دشمنان در این بازی از «جمهوری شب قدیم» هم بیشتر است و برای دستورنویسی این همه دشمن هم با محدودیت مواجه بودیم.

Dragon Age 2

در نهایت بازی بیشتر در کامپیوتر قوی توصیه می‌شود چون همه محیط‌ها و جزئیات شخصیت‌ها را در بالاترین وضع ممکن خواهید دید و همه چیز طبیعی به نظر می‌رسد. در ضمن به فکر محتواهای قابل دانلود بعد از آن هم باشید که دسترسی به آنها برای ما با کامپیوتر بسیار راحت‌تر و کم‌خرج‌تر از کنسول‌ها خواهد بود.